اولین مطلب واقعی من

ساخت وبلاگ


چرا نوشتن اولین جمله ی اولین وبلاگ آدم این قدر سخت به نظر می رسه؟

اصلا خیلی از کاراهامون سخت به نظر می رسن اما واقعا اون قدری که فکر می کنیم سخت نیست... همین الان برای من خیلی کارا هست که هست اما من انجامشون ندادم مثلا همین وبلاگ داشتن و نوشتن به نظرم خیلی کار جالبیه و یک سالی می شه که وبلاگای متفاوتی رو می خونم و واقعا خوشم می آد که منم برای خودم داشته باشم ب یه همچین جایی رو اما نمی دونم چرا این قدر طول کشید؟ آدم تنبلی نیستم و عاشق نوشتنم اما دستم و دلم برا نوشتن اینجا نمی رفت ، اما الان داره می ره و این خیلی خوبه :)

راستش تابستون امسال خیلی عجیبه! عجیبه نه این که یه فضایی بنفش-فسفری پاش به زندگی من باز شده باشه و زندگی منو عوض کرده باشه نه فقط خودم تغییر کردم...تغییرایی که نمی دونم خوبن یا نه...فکرایی که تو ذهنم می چرخن، نگاهم به آدمای دور و ورم، خواب هام، همه عوض شدنو این حالا منه یه جور دیگه اس

از شنبه قراره بریم مدرسه ده روز و از همین الان می تونم 4 شب دیگه ام رو تصور کنم قبل از خواب که دارم با ذهنم کشتی می گیرم که: مثبت فکر کن!قراره همه چی خوب باشه اون مدرسه ام بخوبی  مدرسه ی قبلیه...امیدوارم بتونم حالیش کنم :/  ولی حریفه قدره و من می ترسم!

 دیگه ام...فعلن همین

به قول مامانجون شب و روزتون خوش  

:)



عیدتون مبارک :)...
ما را در سایت عیدتون مبارک :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mse-noghteg بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 9:15