می شود آقا
آن وقتی که روبروی گنبد طلایی ات خودم را گم می کنم؛
کبوتری بشوم که مامن آرامشش همین گنبد زرد رنگ شود؟
می شود پرواز کنم و از تیرگی های این دنیا دور شوم؟
می شود دلم را جایی به پنجره فولادت گره بزنم؟
و با تمام بدی هایم، تو بشوی ضامن آهوی خسته دلم؟
می شود آقا؟
پ.ن: لطف و نظر خود آقاست این سفر، شوق دست یافتن به چنین آرزوهایی، در ظرفیت کلمات نمی گنجند :)
دعا گویتان هستم :)
برچسب : نویسنده : mse-noghteg بازدید : 18